روایات متعددی در نکوهش افرادی وارد شده است که نام پیامبر(صلی الله وعلیه وآله) را بشنوند، ولی صلوات نفرستند:
1. پیامبر(صلی الله علیه وآله): «شقی کسی است که نام من در نزد او برده شود، ولی بر من درود نفرستد».[1]
2. پیامبر(صلی الله وعلیه وآله): «کسی که نام من در نزد او برده شود، ولی بر من درود نفرستد، راه بهشت را گم کرده است».[2]
3. پیامبر(صلی الله وعلیه وآله): «جفاکارترین مردم کسی است که نام من در نزد او برده شود، اما بر من درود نفرستد».[3]
4. پیامبر(صلی الله وعلیه وآله): «بخیل کسى است که نام من نزد او برده شود و او بر من درود نفرستد».[4] همچنین آنحضرت(صلی الله وعلیه وآله) فرمود: «بخیل به تمام معنا کسى است که هر گاه نام من نزد او برده شود، ولی بر من درود نفرستد».[5]
5. پیامبر(صلی الله وعلیه وآله): «کسی که نام من در نزد او برده شود، ولی بر من درود نفرستد، در جهنم وارد شده است».[6]
6. پیامبر(صلی الله وعلیه وآله): «کسی که نام من در نزد او برده شود، ولی بر من درود نفرستد، خداوند او را نمیبخشد».[7]
این روایات پیامبر(صلی الله وعلیه وآله) در واقع، تفسیر آیه 56 سوره احزاب بودهو تبیین کننده دستور خدا است، نه خواهشی نفسانی و شخصی؛ لذا هر فردی که به هر توصیه خدا - از جمله توصیه موجود در این آیه - عمل نمیکند، دل پیامبر(صلی الله وعلیه وآله) که شاهد و ناظر بر اعمال امت است را آزرده کرده و از اینراه به او جفا و ستم، میکند و راه بهشت را گم میکند و به جهنم وارد میشود.
گفتنی است که این روایات بیشتر شامل کسانی میشود که از روی عناد و دشمنی با آنحضرت(صلی الله وعلیه وآله) صلوات را رها میکنند، اما کسانی که احترامشان به پیامبر اسلام(صلی الله وعلیه وآله) واضح است، اما از روی اشتباه و یا فراموشی این ذکر را ترک کنند، مشمول این روایات نمیشوند؛ از اینرو با وجود چنین روایاتی، هیچکدام از فقها چنین حکمی ندادهاند که با هربار شنیدن نام پیامبر اسلام(صلی الله وعلیه وآله) بر همه مکلفان واجب است که صلوات بفرستند و گرنه مرتکب گناه شدهاند.
[1]. شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص 59، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بی تا.
[2]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص 145، قم، دار الثقافة، چاپ اول، 1414ق.
[3]. دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب إلی الصواب، ج 1، ص 80، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، 1412ق.
[4]. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 312، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، 1412ق.
[5]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 169، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.
[6]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 495، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[7]. همان، ج 4، ص 67.